ملیکا و بابا
بابا علی عاشق ملیکاست....
ملیکا شماره موبایل باباشو حفظه و هروقتی که کم وکسریای خوردنیاش یادش می یاد یه تماس می گیره که بابا اومدی لواشک و پاستیل و .... یادت نره .بابا علی هم طفلک قبل از اومدنش اونارو تهیه می کنه ،گو اینکه وقتی می رسه ملیکا داره حنا دختری در مزرعه رو نگاه می کنه و کلا حواسش پرته .خلاصه روابط بین اونا دوستانه ست اما این صلح تا زمانی پا برجاست که می خوایم بریم بیرون و لباس پوشیدن همراه با بازی و ناز و عشوه ملیکا خانووم شروع می شه و روابط حسنه تبدیل می شه به جنگ جهانی دوم .خلاصه اینکه بابا معمولا ملیکا رو به پیشنهاد مامان به پارک می بره و بعد از بازی و تماشای حیوانات ، پدر می شه محبوب دختر .....
باباعلی مامان و ملیکا جوون عاشقانه دوستت دارن .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی